هیزم‌های دلم را روی هم می‌چینی و به آنی و اراده‌ی خفیفی، شعله‌ورش می‌کنی

آتش زبانه می‌کشد

دلم را می‌گیرد

سرم را

رویم را

همه‌ی وجودم را

همه‌ی عمر و هستی‌ام را

و تو تماشا می‌کنی


خوش می‌سوزم

خوش‌تر زبانه می‌گیرم

از شوق نگاهی که داری.


پ.ن: با همین کلمات، استغاثه می‌کنم به درگاهت. با همین کلماتی که تو مثل یک مادر مهربان نسبت به جوجه‌های کرک و پر به هم چسبیده‌ی ناتوانش، توی دهانم گذاشتی.

پ.ن دو: الهی! رضا برضاک. و تسلیما لامرک. لا معبود سواک. لا معبود سواکـــــ .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

همه چیز در مورد انقلاب اسلامی ایران hacker99 برگه‌دان وبلاگ دانلود ترانه های مجتبی آقارضائی البشیر سامانه پیامک صوتی پایاپردازش صنعت بسته بندی "VELAYT" لینک